چرا امامان قزاقستان از وبلاگ نویسان اسلامی شکست میخورند؟
1. خلاصه:
مسأله دین در قزاقستان امری پیچیده است؛ آنچه دولت تحت عنوان سیاست دینی دنبال میکند متفاوت است با آنچه که واقعا در جامعه دنبال میشود. به عبارت دیگر، جامعه مسلمان درک درستی از "دین صحیح" مورد نظر دولت ندارد و شاید تنها افراد کمی در این جامعه بتوانند به وضوح توضیح دهند که این «دین صحیح» چیست. دولت در حالی که در ظاهر بر دینداری خود تاکید مینماید، در عمل، پایبند به اصول سکولار است. این مسأله منجر به درک پایین دینی اکثریت جامعه و درگیریهای بیپایان بین مراجع و مؤمنان شده است. مساله قابلتوجه دیگر آن است که در حالی که امامان و متخصصان دینی موفقیت کمی در رسالت خود مبنی بر تبلیغ دین و جذب مخاطب داشتهاند، وبلاگنویسان دینی به دلیل استفاده از روشهای خلاق و محتوای جذاب به راحتی توانستهاند بر مخاطبان خود به ویژه جوانان تاثیر گذاشته و آنها را به سمت خود بکشانند که بعضا و به دلیل عدم صلاحیت دینی باعث گسترش افکار انحرافی در میان آنها نیز میشوند.
2. مقدمه:
قزاقستان در پیشبرد سیاستهای دینی خود دچار چالشهایی است؛ در حالی که یک کشور سکولار است، سیاست دینی دولت به طور آشکار در آن غالب است. قزاقستان در حال حاضر 270000 نمازگزار و 27000 مسجد دارد. یعنی هر مسجد 100 نمازگزار دارد. در این گزارش دلایل انبوهسازی مساجد توضیح داده شده است. در این رابطه سوالاتی نیز مطرح است. از جمله این که قزاقستان چه موضعی در رابطه با اسلام و مسلمانان اتخاذ کرده است؟ چگونه سیاست دولت در مسائل دینی مانع توسعه اسلام می شود؟ چگونه است که وبلاگنویسانی که محتوای اسلامی تولید میکنند در اثرگذاری بر مردم در ترویج اسلام از امامان و متخصصان این حوزه پیشی گرفتهاند؟ در این گزارش به این سوالها پرداخته شده است.
واژگان کلیدی:
اسلام، سیاست دینی، قزاقستان، توسعه، سکولاریسم
4. گزارش:
مسأله دین در قزاقستان امری پیچیده است؛ آنچه دولت تحت عنوان سیاست دینی دنبال میکند مغایر با آنچیزیست که واقعا در میان مردم در حال جریان است. به عبارت دیگر جامعه مسلمان درک درستی از "دین صحیح" مورد نظر دولت ندارند و شاید تنها افراد کمی در این جامعه بتوانند به وضوح توضیح دهند که این «دین صحیح» چیست. این مسأله منجر به درک پایین دینی اکثریت جامعه و درگیریهای بیپایان بین مراجع و مؤمنان شده است.
آنچه گفته شد از نتایجی است که در بحث کارشناسی با موضوع "اسلام و سکولاریسم در قزاقستان: در جستجوی تعادل جدید" که توسط مرکز تحقیقاتی "پاپرلاب" برگزار شد، به دست آمده است. در جریان این بحث، نقاط قوت و ضعف سیاست دینی دولت و نیز چالشهای مرتبط با اسلامیسازی مجدد جامعه مورد توجه قرار گرفت.
به گفته سخنرانان، دولت آنقدر در امنسازی اسلام بازی کرده است که هر نوعِ «غیرسنتی» آن را تهدیدی در جهت افراطگرایی و تروریسم میداند. این یک روند نسبتاً نگرانکننده است که مملو از پیامدهای منفی برای ثبات سیاسی در کشور است. از این گذشته، تلاش برای تنظیم دقیق این حوزه که منجر به نقض سیستماتیک حقوق شهروندان برای آزادی مذهب و محدودیت فعالیت انجمنهای دینی میشود، باعث رشد روحیه اعتراضی در میان معتقدان قزاقستانی میشود. بنابراین، دولت نتیجه معکوس میگیرد و کارشناسان این را شاهدی بر ناهماهنگی سیاست دینی خود میدانند که به اعتقاد آنها باید در جهت آزادسازی عقاید و متناسب با واقعیتهای مدرن تجدیدنظر شود.
به گفته کارشناسان امروزه تهدید تروریسم و افراطگرایی در قزاقستان بسیار کم است. حداقل تا پیش از وقایع دیماه شاخص تهدیدات تروریسم و افراطگرایی در این کشور در رتبهبندی بینالمللی صفر بوده و ازاین نظر کشوری امن محسوب میشد. چگونگی تغییر موقعیت آن در شاخص جهانی تروریسم (GTI) در طول سال جاری هنوز مشخص نیست. اما دولت باید بر حل مشکلات حاد اجتماعی-اقتصادی تمرکز کرده و زمان و تلاش خود را برای مبارزه با آسیابهای بادی تلف نکند. نباید فراموش کرد که هر چه جامعهای مرفهتر باشد، کمتر به دین نیاز دارد.
تناقض دیگر از دید کارشناسان این است که از یک سو اقدامات بازدارنده در حوزه دین تشدید میشود و از سوی دیگر مسئولان به طور آشکار خود را دیندار نشان داده و بهترین زمینها را به ساختوساز مساجد اختصاص میدهند. براساس دادههای به دست آمده توسط ضمیر تولشوف، معاون مرکز توسعه و توانبخشی آکنیت (با اشاره به مطالعه مرکز تحقیقاتی پیو)، امروزه در قزاقستان 270000 نمازگزار و 27000 مسجد وجود دارد، یعنی به ازای هر صد نفر یک مسجد. و این در حالی است که برگزاری نماز در مؤسسات دولتی، آموزشی و واحدهای نظامی ممنوع است.
شرکتکنندگان در این بحث معتقدند ایدههای سکولاریته تحمیلشده توسط دولت نه با سیاست دینی آن و نه با نیازهای دینی مردم منطبق نیست. این امر به ویژه در بحث حجاب در مدارس مشهود است. به دلیل عدم موضعگیری روشن مراجع، طرفداران دین و مبانی سکولار به طور بیپایان با یکدیگر درگیری دارند و بسیار است از این موضوعات بحثبرانگیز در جامعه که واکنش خشونتآمیز مردم را در پی دارد و همین امر لزوم بازنگری در مدل سکولار را با در نظر گرفتن منافع قشرهای مختلف شهروندان امری اجتنابناپذیر میسازد.
همانطور که علیما بیسنوا دانشیار دانشگاه نظربایف در این زمینه خاطرنشان میکند، زمان آن فرا رسیده است که از کلیشهها خلاص شده و از به حاشیه راندن شهروندان مؤمن خودداری کنیم و به رعایت حقوق دینی آنها بیشتر توجه کنیم.
او اینگونه استدلال میکند که: «اسلام در لفاظیهای دولتی تا حدی باستانی شده است. - قرار است با تحصیلات، ناسازگار باشد. به این معنی که اگر انسان تحصیل کرده باشد، دیندار نیست و بالعکس. همه اینها از زمان شوروی، هنگامی که آموزش و پرورش از دین جدا شد، آغاز شده و ادامه یافته است. در آن دوره نه تنها اتحاد جماهیر شوروی بلکه ترکیه و اروپا نیز تحت تاثیر سکولاریسم بودند. افزون بر این، اعتقاد بر این بود که «دین تریاک است» و مؤمن یک معتاد متدین است که اراده ذهن خود را ندارد و مانند یک زامبی هر کاری که به او گفته شود انجام میدهد. اما اینطور نیست. به نظر من باید ابهامات را کنار گذاشت و به سمت سکولاریته پیش رفت که منافاتی هم با دین ندارد. به هر حال، امنیتی شدن اسلام یک سیاست جهانی است که پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 در آمریکا آغاز شد و ما بدون اینکه ویژگیهای کشور خود را در نظر بگیریم، آن را وام گرفتیم.
در کنار این مساله، شرکتکنندگان در این نشست محبوبیت روزافزون وبلاگنویسان دینی در شبکههای اجتماعی را مورد توجه قرار دادند که در بسیاری از موارد درک تحریفشدهای از اسلام را منتشر کرده و بر اساس آن تصویر نادرستی از دین از همان ابتدا در ذهن جوانان شکل میگیرد. از یک سو، به گفته کارشناسان ارائه خطبههای دینی در حالت ایدهآل تنها بر عهده متخصصان آن است. اما در شرایط فعلی ما، سازماندهی این فرایند به طور شایسته امری بسیار دشوار است. زیرا مشخص نیست چه کسی معیارهای حرفهای بودن مبلغان اینترنتی را تعیین میکند. ثانیاً، همانطور که قبلاً اشاره شد، فقط تعداد کمی از مردم پیچیدگیهای دین را درک میکنند و میتوانند اسلام واقعی را از آموزههای شبه افراطی متمایز کنند. ثالثاً، چنین کاری مستلزم ایجاد ساختار بوروکراتیک دیگری (برای صدور گواهینامه، مجوز، مقررات و غیره) است که باید حفظ و کنترل شود.
از سوی دیگر، کارشناسان از رقابت آزاد که همیشه بهتر از واعظان وابسته به دولت عمل کرده و تنها آنچه را که مجاز به گفتن آن هستند میگویند، حمایت میکنند. به عنوان مثال، آنها به قرقیزستان اشاره میکنند، جایی که چنین رقابتی وجود دارد و در عین حال هیچ نفرت دینی و تروریسمی وجود ندارد ... ". اما به اعتقاد ضمیر تولشوف واعظان ناکارآمد مشکل بزرگی دارند - آنها میخواهند رهبران دینی شوند و قدرت معنوی بر مردم را به دست گیرند. اما به محض رسیدن به قدرت دیگر نمیتوانند متوقف شوند و طالب قدرت بیشترند به گونهای که جماعت مسلمانان آنها را بپرستند. واضح است که اینها بازیگرند، اینفلوئنسرهایی که به لطف بازاریابی شبکههای اجتماعی، در عرض چند روز 200 تا 300 هزار بازدید به دست میآورند. آنها صلاحیت و تحصیلات حوزوی ندارند، اما نیازهای مردم را میشناسند و میتوانند به سرعت نیازهای مخاطبان را شناسایی کنند. این که آیا آنها در صورت موعظه ارشاد میشوند یا خیر، یک سؤال بزرگ است. در عوض، آنها وضعیت از قبل دشوار را تشدید میکنند ... ".
در مورد مفتیات قزاقستان، کارشناسان آن را به عنوان انحصار اسلام و متحد دولت در مبارزه با افراطگرایی دینی توصیف میکنند. درست است که آنها پژوهش میکنند، کارهای توانبخشی انجام میدهند و در فعالیتهای اطلاعرسانی شرکت میکنند، اما واضح است که این تلاشها کافی نیست. امامان «رسمی» معمولاً در برابر وبلاگنویسان اسلامی شکست میخورند زیرا آنها با شیوایی و خلاقیت و محتوای جذاب به راحتی میتوانند هزاران مخاطب به ویژه جوانان را جذب کنند.
با این حال، نباید شهروندان و توانایی آنها را در فیلتر کردن اطلاعات و جداسازی سفید از سیاه (یک متخصص واجد شرایط را از یک واعظ یکشبه) را دست کم گرفت. علاوه بر این، صحبت از اسلامیشدن تودهای جمعیت خیلی زود است. علیرغم این واقعیت که بیش از 90 درصد قزاقستانیها خود را مومن میدانند و به طور جدی به دین علاقهمندند، تنها حدود 10 درصد آنها به تمام الزامات آن پایبند هستند. یعنی در مقایسه با همسایگان در آسیای مرکزی، نقش اسلام در زندگی عمومی کشور ما چندان چشمگیر نیست. اما این بدان معنا نیست که فرآیندهای دینی را میتوان به حال خود رها کرد. دولت و جامعه باید برای هر گونه تحول شرایط آماده باشند.
5. ملاحظه:
قزاقستان کشوری جوان با جمعیت کم است و برای تعیین جهت توسعه دینی خود به زمان نیاز دارد.
70 سال به عنوان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودن تاثیر بزرگی در تاریخ این کشور برجای گذاشت. به همین دلیل مسئله دین در جامعه تبدیل به امری پیچیده شده و مورد اختلافنظر است. با توجه به این که رشد سواد دینی مردم ضروری است، دولت قزاقستان مجبور به اعمال تغییراتی در سیاست دینی خود است. مطالبه جامعه از اسلام نشان میدهد که جامعه آماده دینداری بیشتر است، اما راه انتخابی دولت اجازه نمیدهد جامعه قزاقستان به طور کامل پتانسیل خود را آشکار کند.
با توجه به ریشههای تاریخی قزاقها و این منطقه، قزاقستان در این مسیر نیازمند توسعه است. اما سؤال اصلی این است که این کشور چگونه توسعه خواهد یافت.
6. نتیجه گیری و پیشنهادات:
بر اساس نتایج این گزارش میتوان گفت که قزاقستان نیازمند اصلاح سیاست دینی خود است. در این کشور تقاضای عمومی برای دین به ویژه در بین جوانان وجود دارد و اینکه دولت باید از ابزارهای مدرن نظیر شبکههای اجتماعی برای انتقال دانش و اطلاعات بیشتر استفاده کند.
https://qmonitor.kz/society/4637
2022/12/15
نویسنده: سائوله ایزابایوا
نظر شما